سالی پر از اتفاقات رنگ به رنگ داشته ام. خدا انتهایش را به خیر کناد. اگر بخواهم بنویسم ماه ها باید قلمفرسایی کنم. می نویسم ولی. روزی از همین روزها که کمی از شر این سردردهای بی امان خلاص شدم یک به یک شرحشان خواهم داد. قطار به موقع رسید از هاینریش بل و نام گل سرخ از عالیجناب امبرتو اکو را توی همین پاییز خوانده ام و خب کم است دیگر ولی به همین کم بسنده کنم در این وانفسا بد نیست. یک قلپ می ناب هم ممکن است آدم را مست کندْ مگر نه؟